سرتاسر کشور پادشاهی اردن یک هفته کامل عرصه تظاهرات بیسابقهای بود. اوضاع بد اقتصادی عامل اصلی اعتراضات بود، اما با گسترش دامنه تظاهرات، رنگ و بوی سیاسی پیدا کرد. برکناری دولت هادی ملقی کارساز نبود و مردم را آرام نکرد. منابعی میگفتند عربستان، امارات، آمریکا و اسرائیل به دنبال مخالفت اردن با معامله قرن، پشتِ این اعتراضات قرار دارند. به فرض صحت چنین ادعایی، میتوان گفت که این طرح از طریق کاهش کمکهای خارجی به ویژه عربی و قطع گاز مصر دنبال میشده است. همین کاهش شدید کمکها تاثیر زیادی در بدتر شدن اوضاع داشت.
معتقدم که مردم اردن طاقتشان طاق شده و همین خود کافی است تا چنین اعتراضاتی را رقم بزند و این نقشی مستقیم در راهافتادن و گسترش تظاهرات داشت. نقش عامل خارجی به ویژه امارات و عربستان غیر مستقیم اما موثر بوده و آن هم از طریق کاهش چشمگیر کمکهای مالی دنبال میشد که نقشی حیاتی در اقتصاد اردن دارد. خود پادشاه اردن در مناسبتهای مختلف در دو ماه اخیر تاکید کرد که به دنبال موضع کشورش در قبال تحولات قدس هدف فشارهای اقتصادی سهمگینی قرار گرفته است.
دلایلی وجود داشت دال بر این که قصد تنبیه اردن در کار است. اردن از 1948 مسئول اماکن مقدس اسلامی و مسیحی در شهر قدس شد. هنوز هم وزارت اوقاف اردن اوقاف این شهر و مسجد الاقصی را مدیریت میکند. از این رو، این کشور اقدام آمریکا علیه قدس را نقض نقش حاکمیتی خود میدانست و با آن مخالفت کرد و از همه مهمتر با طرح معامله قرن آمریکا برای حل یکجانبه مساله فلسطین همراهی نکرد و به ترکیه نزدیک شد و پادشاه اردن شخصا در دو نشست اخیر سران اسلامی در استانبول شرکت کرد.
در نتیجه این تحولات، اردن اندکی از محور سنتی عربی فاصله گرفت و به تبع آن نیز کمکهای مالی به این کشور به شدت کاهش یافت. مصر نیز گاز خود را قطع کرد. البته قاهره مدتهاست از امان دلخور است. عبدالفتاح سیسی معتقد است که ملک عبدالله دوم نیز باید راه او را در برخورد با اخوان المسلمین میرفت؛ اما چنین نشد و شاه اردن فقط به فشارهای محدودی بسنده کرد. کلا سیاست اردن در قبال جنبشهای اسلامی چه سلفی چه اخوانی با بقیه نظامهای عربی متفاوت است.
اردن در دو ماه اخیر به طرق مختلفی به رویکرد جدید محور عربستان واکنش نشان داد. تلاش کرد با برگه قطری و حتی ایرانی بر عربستان و امارات فشار بیاورد و آنها را مجبور به ادامه کمکهای اقتصادی کند. در ماه گذشته میلادی، اردن پالسهای نگرانکنندهای به این بلوک عربی فرستاد. تعدادی از نمایندگان مجلس اردن خواستار بازگشت سطح روابط دیپلماتیک با دوحه به دوران پیش از بحران عربی خلیج فارس شدند. شاهزاده اردنی علیبنحسین رئیس فدراسیون فوتبال غرب آسیا به دوحه رفت. چند روز قبل نیز طاهر المصری نخستوزیر اسبق اردن از بازگشت سفیر اردن به قطر در آینده نزدیک خبر داد.
در این میان نیز دیدار سرراهی میان ملک عبدالله و رئیس جمهور ایران در جریان نشست اخیر سران اسلامی در استانبول پیام دیگری از اردن به عربستان بود. خبرگزاری عمون اردن میگوید که پادشاه اردن اقدام به مصافحه دکتر روحانی کرده است. اگر ملک عبدالله آغازگر بوده باشد، زرنگی کرده و خواسته با برگه ایرانی پیامی به عربستان بفرستد.
ظاهرا این پیامهای اردن خوب نرسید و فشارهای اقتصادی تداوم یافت و اعتراضات شروع شد و به سمتی میرفت که حتی برای عربستان نیز نگرانکننده بود. ریاض نمیخواست سطح تنبیه پادشاهی اردن به قیمت بر باد رفتن تختوتاج باشد. اولین متضرر آن، خود عربستان است. این کشور با وجود دلخوریها اما نظامی غیر از نظام پادشاهی در اردن را بر نمیتابد. برای اسرائیل هم با توجه به موقعیت حساس اردن و همسایگی با کرانه باختری، بیثبات شدن این کشور میتوانست پای ایران را به مرزهای کرانه نیز باز کند.
اینجا بود که در اوج اعتراضات محمد بن سلمان، محمد بن زاید و پادشاه بحرین با ملک عبدالله پادشاه اردن تلفنی صحبت کردند. گویا معتقد بودند که این سطح تنبیه کافی است و وعده کمک اقتصادی میدهند و امان نیز بر اساس همین وعدهها اعلام میکند قانون جدید مالیات بر درآمد را پس میگیرد و بیخیال اصلاحات صندوق بینالمللی پول برای دریافت وام میشود. به دنبال آن اعتراضات خوابید.
اکنون پادشاه عربستان خواستار نشستی چهارجانبه با مشارکت امیر کویت، ولیعهد ابوظبی و پادشاه اردن درمکه برای بررسی مشکلات اردن شده است. به احتمال زیاد این کشورها در این نشست کمک قابل توجهی به امان کنند. در مقابل نیز رئیس جمهور ترکیه امروز با شاه اردن تماس گرفت.
حال باید منتظر ماند و دید آیا اردن با بلوک سنتی عربی مثل قبل همراهی میکند؟ با معامله قرن چطور؟ ناگفته نماند شعلههای آتش در اردن فروکش کرده اما خاموش نشده و میتواند بار دیگر از زیر خاکستر سربرآورد.
52310
نظر شما